محيا يعني زندگي-هستيمحيا يعني زندگي-هستي، تا این لحظه: 13 سال و 11 ماه و 2 روز سن داره

نازنین محیا جونم

بدون عنوان

خداوندا من با تمام کوچکی ام, يک چيز از تو بيشتر دارم و آن هم خدايي است که من دارم و تو نداري.... به چشم بر هم زدنی تولد دو سالگیت هم گذشت....وقتی فکر روزایی را میکنم که منتظربه دنیا امدنت بودم میبینم که چقدر زود از ان روزها دور شدیم...روزهایی که همه اش دعا میکردم سالم به دنیا بیایی و ببینمت. و حالا که ٢٥ تیر ماه ١٣٩١ است تو ٢ سال و یک ماه و ١٠ روزت شده..باورش کمی مشکل است که چطور ان بیدار خوابی ها............نخوابیدن ها.............گریه ها............مریضی ها........و.......گذشته و حالا چقدر قشنگ میگویی: من خوب بودم خدا برام بسسی(بستنی)اورده؟  یادمه بابا علی اون اولا میگفت کی میخواد بزرگ شه و دنبالم گریه کنه..و حالا هر جا ...
25 تير 1391

روز مادر

سلام دخمل طلا.... بیدار شدی نه...الهی من که سر کارم و تو خونه یا مهد یا پیش بابایی تی. دیشب چیت بود نمی خوابیدی ها پدر صلواتی بد عادت کردی ها شبا دیر میخوابی و صبا تا ٩ یا ١٠ به زورباید بیدارت کنم. بابا جون علی رفته سمنان.امیدوارم کارش درست شه.براش دعا کن خدا  دعای تو رو زودی گوش میده                   نگا کن تو رو خدا...اینم عکس دخمل طلا تو کارتون ساعتی که تو روز زن خریدیم-خوابیده و کلی کیف میکنه                       &...
14 تير 1391
1